سرخ


سرخ
نویسنده : زهره باغستانی
امتیاز اعضاء : 0
امتیاز منتقدین : 0
برای امتیاز دادن به داستانها وارد شوید.

سرخ
انارهای قرمز میان سفره می درخشند. سایه‌ی شمع افتاده روی برش های هندوانه
- کاشکی رفته بودیم خونه‌ی مامانم اینا، شب یلدایی همه اون جا جمعن!
- که چی...!؟  باز سگ توله‌های فامیلات رو به رخم بکشی!؟
مرد با لگد  انارهای سفره را پخش می کند. برگه های دیوان حافظ را جر می دهد.
زن جیغ می کشد.
_ نکن روانی...!
 مرد خم شده ، برش هندوانه ها را چنگ می زند و روبروی صورت زن فشارمی دهد. آب هندوانه روی لباس سفید زن می چکد.
زن خودش را عقب می کشد.
_نقشه ات نگرفت امشب..آره؟!
- م.. من.. کجا.. خ.. خواستم چیزی رو به رُ.. رخت بکشم!؟
اشک از چشم های زن می چکد.
- خفه شو.... کثافت!
به هر بهونه عقیم بودنم رو چماق می کنی تو سرم. ســــــی ساله....!
خستم کردی.
زن هق می زند.
- باشه…باشه! لال میشم. فقط از خدا می‌خوام عمرم رو کوتاه کنه، از این زندگی نکبت راحت بشم!
مرد حالا نزدیک کمد ایستاده. نگاهی به قیافه‌اش توی آینه‌ی می کند.
تمام سفیدی چشمش مثل دانه‌ها انار سرخ و ابروهایش به هم گره خورده.
کشوی کمد را می کشد. از زیر خرت و پرت ها چیزی را بیرون می آورد. گوشه‌ی سبیل زرد شده از سیگارش را می‌جود. دستش را به سمت زن دراز می کند.
_بنگ. بنگ
همان طور که چشم های دریده اش روی صورت زن است، پوزخندزنان دود اسلحه را فوت می کند.
_کوتاهش کردم. دیدی....دیدی؟ شب یلدایی آرزوی خوبی بود.
هه... هه....!
مرد تلو.. تلو می خورد.


_اَه امید مادر... این چه فیلم مزخرفیه شب چله ای..! بزن یه شبکه ی دیگه!

نظرات

ارسال
تازه ها
زهره باغستانی

عیدی

زهره باغستانی

شماره۸۳۹

زهره باغستانی

سرخ

سیده هانیه هاشمی

انتظار

شهناز گرجی زاده

پاسدار

لیلا طاهری نژاد

زنجیر نادانی

بیشتر
پر بازدیدترین ها
ایمان نصیری

گیسوان طلایی

مهدیه باقری

ترمز

فرزانه فراهانی

جنگ

ایمان نصیری

آستین های خالی

ایمان نصیری

مصنوعی

بیشتر
دات نت نیوک فارسی