چراغ هدایت
نویسنده : سید حسین یادگارنژاد
امتیاز اعضاء : 0
امتیاز منتقدین : 0
برای امتیاز دادن به داستانها وارد شوید.
قدم که بیرون گذاشت، چشمش به دیوار مقابل افتاد.
«کسی که رضایت مخلوق را...»
نشست و سرش را میان دستانش گرفت.
برگشت و گفت: به صادق بگید من نیستم، حوصلهی دعوا ندارم...
ارسال