خانه تکانی
نویسنده : سید حسین یادگارنژاد
امتیاز اعضاء : 0
امتیاز منتقدین : 0
برای امتیاز دادن به داستانها وارد شوید.
شیشهها را اسپری میکرد و با پارچه میمالید.
آرزو کرد کینهها هم به همین راحتی از دلش پاک شوند.
صدای «حول حالنا...» که بلند شد، گوشی را برداشت و مردد شماره گرفت.
_الو داداش؛ فردا ناهار بیا خونه، منتظرتم...
ارسال