چراغ قرمز شد.دایره را دست گرفت و شروع کرد قردادن. چراغ سبز شد.پولها را شمرد: بیست هزار تومان. با قبلیها نود هزارتومان. تا نصفه شب اگر میماند شاید پول کفش دخترکش درمیآمد. خدا کند باران نگیرد!
نظرات