آزادیِ زندگیِ زن


آزادیِ زندگیِ زن
نویسنده : مریم صفدری
امتیاز اعضاء : 0
امتیاز منتقدین : 0
برای امتیاز دادن به داستانها وارد شوید.

صبح، شالش را آتش زده، موهایش را افشان کرده و وسط جمعیت رقصیده بود؛ به آرزویش رسیده بود!
شب، نشسته بود روی بالکن. از پنجره‌ی رو‌به‌رو صدای خنده و شادی بچه‌ها و مادرشان قطع نمی‌شد. دود سیگار را محکم بیرون داد. به آرزویش رسیده بود؟!

نظرات

ارسال
تازه ها
زهره باغستانی

عیدی

زهره باغستانی

شماره۸۳۹

زهره باغستانی

سرخ

سیده هانیه هاشمی

انتظار

شهناز گرجی زاده

پاسدار

لیلا طاهری نژاد

زنجیر نادانی

بیشتر
پر بازدیدترین ها
ایمان نصیری

گیسوان طلایی

مهدیه باقری

ترمز

فرزانه فراهانی

جنگ

ایمان نصیری

آستین های خالی

ایمان نصیری

مصنوعی

بیشتر
دات نت نیوک فارسی