یک روز سخت


یک روز سخت
نویسنده : فرهاد جلیلیان.
امتیاز اعضاء : 4
امتیاز منتقدین : 0
برای امتیاز دادن به داستانها وارد شوید.

پیش از این در اعتراض به تصویب قانون ازدواج همجنس گرایان خود را در هیئت یک کشیش در مقابل ساختمان مجلس به آتش کشیده بود . برای آن کار طبق قرار داد وجه قابل توجه ای از کلیسا دریافت کرد. و حالا در برابر او نماینده گان حزب کارگران کارخانه ای تازه تعطیل شده نشسته بودند . قرار داد بسته و زمان و مکان انجام کار هم مشخص شد روز انجام کار به همراه دستیاری که داشت لباسهای ضد حریق را زیر لباسهایی که کارگران به او داده بودند پوشید . بعد از آنکه خودش را به آتش کشید در میان جمعیت دوید سپس خود را به زمین انداخت زمانی که دستیارش با پتوی مخصوص به سمت او حرکت کرد چند نفر از کارگرها جلوی او را گرفتند یکی از آنها گفت : بگذار کمی بیشتر بماند تحمل میکند و به جمعیتی که با گوشی هایشان تصویر می‌گرفتند اشاره کرد.

نظرات

ارسال
تازه ها
زهره باغستانی

عیدی

زهره باغستانی

شماره۸۳۹

زهره باغستانی

سرخ

سیده هانیه هاشمی

انتظار

شهناز گرجی زاده

پاسدار

لیلا طاهری نژاد

زنجیر نادانی

بیشتر
پر بازدیدترین ها
ایمان نصیری

گیسوان طلایی

مهدیه باقری

ترمز

فرزانه فراهانی

جنگ

ایمان نصیری

آستین های خالی

ایمان نصیری

مصنوعی

بیشتر
دات نت نیوک فارسی