مادر و پسرک در مسیر، برای چندمین بار سؤال و جوابهای احتمالی مصاحبه را تمرین کردند.
مادر پرسید:
دوست داری چهکاره بشی؟
پسر جواب داد دکتر
مادر پرسید بیشتر اوقات به چه کاری مشغولی؟
پسر گفت درس میخونم
مادر پرسید ورزش مورد علاقهات؟
پسر خیلی قاطع و فوری گفت: شطرنج
مادر سر تکان داد: «خوبه!»
وقتی به مدرسه ی جدید رسیدند، معاون آموزشی پسر را فرا خواند؛
دوست داری چه کاره بشی؟
-دکتر
بیشتر اوقات به چه کاری مشغولی؟
-درس می خونم
ورزش مورد علاقه ت؟
-شطرنج
حاضری با هم بریم مدرسه رو ببینیم؟
-بله آقا!
خیلی خب... حالا بگو از کجا شروع کنیم: آزمایشگاه علوم، زمین فوتبال یا سایت کامپیوتر ؟
پسرک که برقی ته چشمهای درشت مشکیاش افتاده بود دنبال معاون آموزشی راه افتاد:
-واقعاً می تونم بگم آقا؟
حتماً
-یعنی ...می تونم... می تونم بگم زمین فوتبال؟؟!