سپر
نویسنده : مولود توکلی
امتیاز اعضاء : 18
امتیاز منتقدین : 10
برای امتیاز دادن به داستانها وارد شوید.
میخواست پا به پای امامش باشد.
رد خون پیشانیاش روی خاک راه گرفت. گفت:
"ببخش مولا؛ رکوع بودید و به سجده افتادم."
معصومه قیطاسی : داستان در سه جمله مفهومش را رسانده است.
ارسال