عذر تقصیر
نویسنده : مولود توکلی
امتیاز اعضاء : 7
امتیاز منتقدین : 0
برای امتیاز دادن به داستانها وارد شوید.
وقتی دویدید چنگ انداختم به چادرتان. جیغ کشیدید و در پوست پایتان فرو رفتم.
رویم سیاه بانو. نفرین به من اگر یار اشقیا باشم. آفریده شده بودم که ببوسمتان.
نقد داستان : داستان از زبان خارهای دشت کربلا بیان شده اند. خارهایی که به چادر زنان کاروان در روز عاشورا گیز کرده اند و یا در پای بچه ها و زنان فرو رفته اند. بوسه خار در اصل همان فرورفتن در پاست که موجب آزار می شود. خار دارد از طبیعت خودش می گوید و از زحمتی که وارد کرده عذرخواهی می کند.
داستان ساده و زیبا و در زمره داستان های خوب عاشورایی است. کلمه اشقیا به زمان و مکان اشاره می کند و تنها نشانه عاشورایی این متن است گرچه به نظر برخی شاید کافی نباشد اما با کمک دیگر نشانه های غیرمستقیمی که داده اید گویای مکان و زمان خواد بود و به خصوص اگر در جشنواره ای عاشورایی ارسال شود.
مولود توکلی : تشکر استاد بزرگوار از دقت نظر و وقتی که گذاشتید. در پناه لطف حضرت حق باشید انشاء الله.
ارسال