ترس


ترس
نویسنده : زهرا شاهسون
امتیاز اعضاء : 3
امتیاز منتقدین : 2
برای امتیاز دادن به داستانها وارد شوید.

مادرم هرگز شنونده‌ی خوبی نبود؛
و حالا من، از حرف زدن می‌ترسم.

نقد داستان : نباید کلی گویی کنید. داستان از تمام مواردی که شما می گویید باید روی یک مورد خاص و برجسته متمرکز شود. آن مورد که باعث شده تا تاثیر بسیار منفی بر ترس راوی گذاشته شود باید در این جا نوشته می شد. لااقل یک مورد از برخوردهای بد را مشاهده می کردیم. نوشته شما مصداقی از تفاوت میان گفتن و نشان دادن است که البته شما گفته اید و نشان نداده اید. این که شما چگونه بوده اید و مادرتان چگونه بوده و با شما چطور برخورد می کرده باید نشان داده شده و تصمیم گیری و داوری برعهده خواننده قرار بگیرد.
داستان شما به زعمی در حد طرح مانده. خواننده بیشتر از علت می خواهد روند تاثیر برخورد را ببیند و بداند چرا که خودش معمولا از علت و معلول اطلاعی دارد و می داند که نتیجه این برخورد چه عواقبی دارد. شما هم به یکی از همین شیوه های غلط برخورد و نتیجه آن اشاره کرده اید و چیز بیشتری نگفته اید. بنابراین تنها چیزی که می توانست نوشته شما را جذاب و داستان کند روند این تاثیر و جزئیات بود که در اینجا خبری از آن نیست.

نظرات

ارسال
تازه ها
زهره باغستانی

عیدی

زهره باغستانی

شماره۸۳۹

زهره باغستانی

سرخ

سیده هانیه هاشمی

انتظار

شهناز گرجی زاده

پاسدار

لیلا طاهری نژاد

زنجیر نادانی

بیشتر
پر بازدیدترین ها
ایمان نصیری

گیسوان طلایی

مهدیه باقری

ترمز

فرزانه فراهانی

جنگ

ایمان نصیری

آستین های خالی

ایمان نصیری

مصنوعی

بیشتر
دات نت نیوک فارسی