مهربانی
نویسنده : سید حسین یادگارنژاد
امتیاز اعضاء : 0
امتیاز منتقدین : 6
برای امتیاز دادن به داستانها وارد شوید.
پدال ترمز را فشار دادم تا پیرمرد رد شود.
صدای شکستن چراغ ها از پشت آمد.
به همسرم گفتم: این روزها مهربانی هزینه اش بالاست.
نقد داستان : این که غیرمستقیم تلاش شده تا بر مسائل اجتماعی و اخلاقی تاکید بشود قابل ستایش است. گرچه شاید برخی تصور کنند جمله انتهایی شما خیلی شعاری شده اما از طرفی چون در روال طبیعی داستان قرار گرفته به نظر آن شعارزدگی را ندارد و نسبت به موقعیت طبیعی می نماید. بحث شعاری شدن بیشتر زمانی مطرح است که ایده بیان شده و سخن گفته نشده خیلی نسبت به موقعیت تناسب نداشته باشد و ناگهان چیزی گفته شود که مفهوم است و محتوا هم دارد (و بلکه زیادی هم دارد) اما نسبت موقعیت خیلی مصنوعی است و مشخص است که از دهان نویسنده درآمده تا شخصیت. منتها در این داستان سخن آخر طبیعی است و مصنوعی نشده. یک دلیل آ« این است که راوی هم اول شخص است. لذا می شود نتیجه گرفت زمانی که راوی اول شخص باشد جملات می توانند از شعاری شدن (لااقل اندکی) فاصله بگیرند.
در مجموع نوشته ساده و قابل قبول است.
ارسال