....


....
نویسنده : مهدیه باقری
امتیاز اعضاء : 5
امتیاز منتقدین : 0
برای امتیاز دادن به داستانها وارد شوید.

جعبه میوه رو گذاشتم زیر پام ...خم شدم ...
یکی از پشت سر هلم داد... هیچ چی نفهمیدم.....
وقتی چشامو بازکردم ....سطل اشغال روی سرم بود...

نقد داستان : تصویر به نظر گنگ می آید. متن و تصاویر بیشتر در ذهن شما هستند تا در داستان شما. داستان نیازمند نشانه متنی است تا اشاره ذهنی.
خیلی چیزها مشخص نیست و در حد سوال اساسی باقی می ماند. چرا از جعبه بالا رفته؟ آیا می‌خواسته چیزی را ببیند و نمی‌توانسته یا می‌خواسته بگریزد؟ چه کسی او را هل داده و چرا؟ چطور از روی جعبه افتاده که بیهوش شده است؟ نکته سطل آشغال چیست که روی سر او گذاشته اند؟ نوشته به داستان نرسیده است. خیلی هنوز فاصله دارد تا تبدیل به داستان بشود.

نظرات

ارسال
تازه ها
زهره باغستانی

عیدی

زهره باغستانی

شماره۸۳۹

زهره باغستانی

سرخ

سیده هانیه هاشمی

انتظار

شهناز گرجی زاده

پاسدار

لیلا طاهری نژاد

زنجیر نادانی

بیشتر
پر بازدیدترین ها
ایمان نصیری

گیسوان طلایی

مهدیه باقری

ترمز

فرزانه فراهانی

جنگ

ایمان نصیری

آستین های خالی

ایمان نصیری

مصنوعی

بیشتر
دات نت نیوک فارسی