شکل خودم


شکل خودم
نویسنده : مهدیه باقری
امتیاز اعضاء : 5
امتیاز منتقدین : 0
برای امتیاز دادن به داستانها وارد شوید.

من فقط ۱۴ سال از ش بزرگترم....چشمامو که بازکردم،چشمای بچمو دیدم که شکل خودم بود....شکلِ شکلِ خودم....دوباره چشماموبستم..... هیچ کس منتظر ش نبود.. آخه من عروس خونبس بودم... زن دوم ... من خون بهای قتلی بودم که پسر عمه ام مرتکب شده بود.....

نقد داستان : این نوشته هم نقدی است بر جریان خون‌بس که متاسفانه به صورت یک سنت غلط در برخی طوایف باقی مانده است. داستان واکنش احساسی یک زن است که قربانی این باور و سنت غلط شده است. راوی که به نظر زن و عروس خون بس بوده از همسر خود چهارده سال بزرگ تر است. این اولین نکته ای است که نویسنده سعی دارد تا با اشاره بدان به غلط بودن این رسم بپردازد. در نتیجه چنین رسمی ازدواج هایی غلط روی می دهد که عروس و دامادها در آ« هیچ تناسبی با هم ندارند و یکی از این عدم تناسب ها سن عروس و داماد است.
نکته بعد فرزندانی است که در نتیجه این رسم بدنیا می ایند. فرزندانی که به زعم نویسنده و راوی "هیچ کس منتظرش نبود". بچه ناخواسته می تواند با احساسات منفی پدر و مادر روبرو شود و نتیجه و آینده چنین بچه ای هم کاملاً مشخص است.
و بدتر این که عروس خون بس گاه عروس اول و تنها عروس نیست. به همین سبب چه بسا با دشمنی و نفرت و حسادت هم روبرو شود و در نتیجه این زندگی اوست که به فنا می رود.
و نکته دیگری که نویسنده در انتهای داستان خواسته بدان اشاره کند می تواند دوسویه باشد. اول این که گاه دخترها و زنها به خاطر گناه کسی که رابطه دوری یا آنها دارد باید تقاص پس بدهند (در این جا پسرعمه و نه برادر یا پدر حتی) و دوم این که این تقاص زنانه در پی اشتباهی مردانه است.
اگر بخواهیم به سبب قالب داستان کوچک حتی در حد حذف یک حرف عمل نماییم باید "من" اول داستان را برداریم. خیلی از ضمائیر را می شود حذف کرد. این تنها نکته ای است که باید بدان توجه داشته باشید.

نظرات

ارسال
تازه ها
زهره باغستانی

عیدی

زهره باغستانی

شماره۸۳۹

زهره باغستانی

سرخ

سیده هانیه هاشمی

انتظار

شهناز گرجی زاده

پاسدار

لیلا طاهری نژاد

زنجیر نادانی

بیشتر
پر بازدیدترین ها
ایمان نصیری

گیسوان طلایی

مهدیه باقری

ترمز

فرزانه فراهانی

جنگ

ایمان نصیری

آستین های خالی

ایمان نصیری

مصنوعی

بیشتر
دات نت نیوک فارسی