(غُربت)


(غُربت)
نویسنده : سیما رزمجو
امتیاز اعضاء : 14
امتیاز منتقدین : 0
برای امتیاز دادن به داستانها وارد شوید.

دلش عجیب گرفته بود،نقشه را از وسط کتاب قطور و قدیمی بیرون کشید. چشمهایش را روی نقشه چرخاند.انگشت سبابه اش را آرام چندبار روی نقطه مورد نظر کشید، خیلی دوست داشت الان آنجا می بود،اشک در چشمانش حلقه زد،نگاهش روی آن کشور ماند... ایران... .

نقد داستان : بیان وضعیت نمی تواند داستان باشد. شما دارید بیان وضعیت احساسی یک نفر را می کنید و این بیان وضعیت به گره و کنش و واکنش داستانی نرسیده. هر چیزی که باعث تغییر احساسی در ما بشود ضرورتا گره داستانی نیست. گره داستانی دارای هیجان و لذت و اندیشه است. این که ما شاهد دلتنگی کسی باشیم به سبب عادی بودن آن و مشاهده هر روزه آن، نمی تواند جذابیت داشته باشد. داستان یک کنش و واکنش تازه می خواهد یا حتی باید عمیق تر شده و بگوید چرا شخصیت الان ایران نیست و چه شده که نمی تواند بازگردد. علت و معلول آنگاه پیرنگ را بهتر می کند. بیان وضعیت احساسی را داستان نگیرید.

نظرات

ارسال
تازه ها
زهره باغستانی

عیدی

زهره باغستانی

شماره۸۳۹

زهره باغستانی

سرخ

سیده هانیه هاشمی

انتظار

شهناز گرجی زاده

پاسدار

لیلا طاهری نژاد

زنجیر نادانی

بیشتر
پر بازدیدترین ها
ایمان نصیری

گیسوان طلایی

مهدیه باقری

ترمز

فرزانه فراهانی

جنگ

ایمان نصیری

آستین های خالی

ایمان نصیری

مصنوعی

بیشتر
دات نت نیوک فارسی