رهایی


رهایی
نویسنده : زینب گلستانی
امتیاز اعضاء : 27
امتیاز منتقدین : 0
برای امتیاز دادن به داستانها وارد شوید.

آرام در گوشش گفت: " مجاور شدی " و پرش داد سمت حرم.

نقد داستان : این متن بیشتر یک دلنوشته است تا داستان. واکنش احساسی نسبت به یک موقعیت است تا شکل گیری گره و گره گشایی. پرواز دادن کبوتر الزاما نشانه رهایی آن از اسارت نیست. گاهی ما کبوترها را از سرمهربانی هم دست می گیریم. بنابراین نمی شود گفت کبوتر به رهایی رسیده تا بدین ترتیب آن را گره گشایی بدانیم.
از طرفی کدام حرم هم مشخص نیست یعنی داستان در تعیین مکان خودش نیز موفق عمل نکرده. نشانه ای نداریم تا این حرم را حرم امام رضا (ع) بدانیم.
شخصیت هم نامشخص است که البته می تواند نفطه قوت داستان هم باشد. عام بودن شخصیت ها در کنش های غیرخاص، قابل پذیرش است.
اما همان طور که ملاحظه می شود همه چیز در سطح کلی مانده و فقط احساس است که نسبت به بقیه چیزها گویاتر و مشخص تر به نظر می رسد.

نظرات

ارسال
تازه ها
زهره باغستانی

عیدی

زهره باغستانی

شماره۸۳۹

زهره باغستانی

سرخ

سیده هانیه هاشمی

انتظار

شهناز گرجی زاده

پاسدار

لیلا طاهری نژاد

زنجیر نادانی

بیشتر
پر بازدیدترین ها
ایمان نصیری

گیسوان طلایی

مهدیه باقری

ترمز

فرزانه فراهانی

جنگ

ایمان نصیری

آستین های خالی

ایمان نصیری

مصنوعی

بیشتر
دات نت نیوک فارسی