نجات


نجات
نویسنده : NM
امتیاز اعضاء : 10
امتیاز منتقدین : 0
برای امتیاز دادن به داستانها وارد شوید.

با خوش رویی وارد کتابخانه شد و گفت: سلام خانم ممنون از راهنماییتون.
- شما زندگی منو نجات دادید.
کتابدار با تعجب پرسید: چیزی شده خانم ، درباره چی حرف می زنید؟
-گفت: کتابِ" بیا با هم زندگی را بسازیم"

نظرات

ارسال
تازه ها
زهره باغستانی

عیدی

زهره باغستانی

شماره۸۳۹

زهره باغستانی

سرخ

سیده هانیه هاشمی

انتظار

شهناز گرجی زاده

پاسدار

لیلا طاهری نژاد

زنجیر نادانی

بیشتر
پر بازدیدترین ها
ایمان نصیری

گیسوان طلایی

مهدیه باقری

ترمز

فرزانه فراهانی

جنگ

ایمان نصیری

آستین های خالی

ایمان نصیری

مصنوعی

بیشتر
دات نت نیوک فارسی