فصل شکار


فصل شکار
نویسنده : سماته علیرضازاده
امتیاز اعضاء : 0
امتیاز منتقدین : 0
برای امتیاز دادن به داستانها وارد شوید.

فصل شکار

باقنداقه ی تفنگ کمی به عقب هلش دادم. از کنار لاشه ی جفتش تکان نمی خورد. نه ناله ای نه اشکی! چشم دوخته بود به آن سفیدی یکدست پرشکوه که من، خون آلوده اش کرده بودم.
لاشه و تفنگ را با هم خاک کردم. وقتی آخرین مشت خاک را ریختم، صدای بالش در گوشم پیچید و کمی بعد
صدای گلوله

نظرات

ارسال
تازه ها
زهره باغستانی

عیدی

زهره باغستانی

شماره۸۳۹

زهره باغستانی

سرخ

سیده هانیه هاشمی

انتظار

شهناز گرجی زاده

پاسدار

لیلا طاهری نژاد

زنجیر نادانی

بیشتر
پر بازدیدترین ها
ایمان نصیری

گیسوان طلایی

مهدیه باقری

ترمز

فرزانه فراهانی

جنگ

ایمان نصیری

آستین های خالی

ایمان نصیری

مصنوعی

بیشتر
دات نت نیوک فارسی