....


....
نویسنده : مهدیه باقری
امتیاز اعضاء : 0
امتیاز منتقدین : 0
برای امتیاز دادن به داستانها وارد شوید.

توهم که حرفا اونا رو می زنی...
می گی: این عکس پسرشه...
این عکس منه..عکس من...
پسرش جلوی خودم شهید شد...
لباس گرم کنش تن من موند..
قرار بود بعد از عکس گرفتن لباس شو بدم بهش....
خمپاره مهلت نداد...‌

نظرات

ارسال
تازه ها
زهره باغستانی

عیدی

زهره باغستانی

شماره۸۳۹

زهره باغستانی

سرخ

سیده هانیه هاشمی

انتظار

شهناز گرجی زاده

پاسدار

لیلا طاهری نژاد

زنجیر نادانی

بیشتر
پر بازدیدترین ها
ایمان نصیری

گیسوان طلایی

مهدیه باقری

ترمز

فرزانه فراهانی

جنگ

ایمان نصیری

آستین های خالی

ایمان نصیری

مصنوعی

بیشتر
دات نت نیوک فارسی