«رهایی» امضا کرد و خودکار را سر جایش نشاند. زیر لب زمزمه کرد: _این هم از آخرین میلهی قفس. تمام تنش درد میکرد. در باز شد، هوایی تازه به مشامش رسید. نفسی تازه کرد و پشت به مرد از محضر خارج شد. رهایی تاوان داشت... پروین جاویدنیا
نظرات