خالی


خالی
نویسنده : زهره باغستانی
امتیاز اعضاء : 0
امتیاز منتقدین : 0
برای امتیاز دادن به داستانها وارد شوید.

_☆خالی☆
با صدای پدر که تازه از جبهه برگشته بود دخترک بیدارشد.
ساعتی را که برایش خرید بود را پشت سر قایم کرد و دوید.
خودش را به آغوشش انداخت. باد آستین های پدر را می رقصاند

نظرات

ارسال
تازه ها
نجمه جوادی

تولد

نجمه جوادی

بودن و نبودن

زهره باغستانی

امانت

زهره باغستانی

قرار عاشقی

زهره باغستانی

به نوبت

زهره باغستانی

خالی

بیشتر
پر بازدیدترین ها
ایمان نصیری

گیسوان طلایی

مهدیه باقری

ترمز

فرزانه فراهانی

جنگ

ایمان نصیری

آستین های خالی

ایمان نصیری

مصنوعی

بیشتر
دات نت نیوک فارسی