تایر سوراخشده را که جدا کرد، کسی صدایش زد. پسرک با روپوش مدرسه و برگه به دست، جلوی تعمیرگاه ایستاده بود و لبخند میزد: - همه رو بیست گرفتم. گفتم نمیذارم زحمتهات هدر بره بابا. مرد خندید. جلو رفت و پیشانی پسرک را بوسید.
نظرات