آنقدر قدش بلند بود که وقتی قدم بر می داشت باید دنبالش می دویدم تا انگشتم از دستش رها نشود اما او حالا کوتاه وبی رمق روی زانوانم دراز کشیده ، هر چند وقت یکبار جابجا می شود، او برای ما نوبتی مادری نکرد.
نظرات