نوحه نوح
نویسنده : مریم دوستمحمدیان
امتیاز اعضاء : 0
امتیاز منتقدین : 0
برای امتیاز دادن به داستانها وارد شوید.
نوحة نوح
خسته و عرقریزان وارد خانه شد. کولهبار رنج و اندوهش در خانه سنگینتر شد. بدزبانیهای همسرش دست او را گرفت و از خنکای سایة خانه به زیر نوازش دستان خورشید برد. تصمیم گرفت دست به کار شود. خودش از خدا خواسته بود و امر الهی نازل شده بود. با اینکه سنّ زیادش از توانش کاسته بود امّا کار را شروع کرد. الوارها و میخها را زیر نگاه تمسخرآمیز دیگران فراهم کرد و در سایة طعنه و زخم زبان، به تنهایی دست به کار شد. ناگهان جبرئیل را در هیبت انسان دید که اولین میخ را با ذکر یا حسین بر کشتی نجاتش میکوبد. نوری از جای میخ درخشید. خون از آن جاری گردید. نوحة نوح بلند شد.
نقد داستان : زبان این اثر با زبان داستان کوچک فاصله دارد. زبان داستان کوچک زبان شاعرانه نیست. خیلی راحت باید حرف زد. البته این هم می تواند برای خودش سبکی باشد اما بهرحال باید بدانید که از ضوابط کوچک نویسی دور شده اید.
نکته دیگر در جایی است که گفته اید "از خنکای سایة خانه به زیر نوازش دستان خورشید برد". اگر قصد کنایه و طعنه داشته اید این جمله درست خواد بود اما اگر چنین قصدی نداشته اید جمله غلط است. چون شخصیت باید از خوشی سایه ی حانه به رنج آفتاب برسد اما شما برای آفتاب و خورشید از کلمه "نوازش" استفاده کرده اید که بار مثبت دارد. پس توجه کنید که فقط در صورت داشتن کنایه این نکته درست خواهد بود. گرچه داستان در جای دیگر کنایه ندارد و این متن را دچار مشکل می کند.
اضافات را در حد یک حرف حتی کم کنید. در این جا "با این که سن زیادش..." می توان حرف "ش" را حذف کرد چون مشخص است در باره چه کسی دارید حرف می زنید. هر زمان محل ارجاع خبر و توصیفات مشخص بودند و با حذف چنین حروف و ضمایری می توان سخن را کوتاه کرد اصلا تردید نکنید.
پایان بندی از بیان مستقیم خارج شده و قالب استعاره به خود گرفته و شکل تفسیری پیدا کرده. این با اصول کوچک نویسی فاصله دارد.
نوشته شما یک متن ادبی خوب است اما داستان کوچک نیست در کل.
ارسال