روضه در سکوت
نویسنده : مریم دوستمحمدیان
امتیاز اعضاء : 0
امتیاز منتقدین : 0
برای امتیاز دادن به داستانها وارد شوید.
روضه در سکوت
چراغها روشن شد. خانمها چادرشان را از جلو چشم کنار زدند و آقایان چشم دوختند به روضهخوان. مدّاح کلمات را در دستانش ریخت و مردان و زنان با چشمان بارانیشان، گوش میدادند.
نقد داستان : این نوشته یک بیان شاعرانه است در قالب تشبیه و استعاره. داستان و به خصوص داستان کوچک زبان ساده و غیرشاعرانه ای دارد. در موقع نوشتن داستان نباید شاعر بود. داستان نویس باشید و نه شاعر. زبان ساده و مستقیم تری لازم است. این نوشت هبه عنوان یک متن ادبی زیباست اما داستان نیست. داستان شخصیت یا شخصیت های مشخص می خواهد، موقعیت می خواد و کنشی که شخصیت در این موقعیت انجام دهد. کنشی که به گره برسد و بعد شخصیت تلاش کند گره گشایی کند و این مساله به نوشته هیجان بدهد. در نهایت هم شخصیت یا پروز شود و یا شکست بخورد.
ما بیان احساسی داریم اینجا. توصیفی شاعرانه از یک صحنه. افعال کاملا شاعرانه هستند، نه داستانی.
ارسال