نقد داستان : داستان شخصیت و کنش دارد اما این کنش به گره و حادثه نرسیده. بیشتر تصویر سازی انچام شده و زبان هم قالبی شاعرانه پیدا کرده. من به عنوان خواننده باید از این نوشته به چه چیز خاصی برسم؟ کنش های راوی قرار است چه پیامی به خواننده بدهند؟ چرا جملات را شکسته اید؟ داستان شخصیت می خواهد و موقعیتی که شخصیت را در آن قرار دهید تا در آن موقعیت به گره و درگیری برسد و بعد تلاش کنند تا گره را گشوده و بر درگیری چیره شود. این گونه نوشته هیجان هم پیدا می کند و در ضمن به واسطه انجام کنش ما شخصیت را می شناسیم و به عبارتی شخصیت پردازی انجام می شود. جذابیت نوشته شما برای خواننده کجاست؟ چه چیز خاصی در نوشته شما وجود دارد که مرا مجاب به خواندن آن بکند؟ نه اندیشه و نه حسو هیجانی در آن دیده می شود. یک گره در نوشته بگذارید. برای مثال هنگام نوشیدن آب با شخصی خاصی مواجه شود یا آب چیز خاصی باشد که در او تغییری ایجاد کند. این نوشته با وضعیت فعلی داستان حساب نمی شود.