همراهِ تاخیری


همراهِ تاخیری
نویسنده : فاطمه عرب‌اسدی
امتیاز اعضاء : 1
امتیاز منتقدین : 0
برای امتیاز دادن به داستانها وارد شوید.

افتاده بود روی بالکن.
دور و برش پر از خون شده بود.
هنوز نرده‌ی بالکن در چنگش بود.
خودش را به زحمت کمی بالا کشید و به نرده تکیه داد.
صدای چرخیدن کلید را داخل قفلِ خشکِ در حیاط شنید.
سرش را برگرداند و خیره شد به در.
درباز شد.
همسرش بود. رنگ‌ پریده و هول، شروع کرد به دویدن.
_زهره جان ،حالت خوبه؟ زهره!..زهره!
بازهم دیر آمده بود.
نوزاد را درآغوشش کمی‌جابه‌جا کرد و با نفسی خسته گفت:الهی شکر..
سرش را به نرده تکیه داد و بیهوش شد.

نقد داستان : جذابیت داستانی این متن متاسفانه کم است. با تعلیق خوبی آغاز می کنید. به نظر می رسد اتفاق مهمی افتاده است اما در ادامه متوجه می شویم که قضیه ان اندازه هم جدی نیست. گویا مساله زایمان بوده. حال این که باورپذیری چنین شرایطی چقدر باشد این هم خود مساله ای است. یعنی صدای داد کشیدن این زن هنگام زایمان را کسی نشنیده که فقط منتتظر شوهر شود و کسی به کمک نیاید؟
بعد هم پیام اصلی داستان چیست؟ آیا این که مرد "باز هم" دیر رسیده پیام است؟ اما با جملات مرد به این نمی رسیم که او مرد بدی است. لحن و کلمات او از عشق و علاقه می گوید. آیا فقط در صدد بوده اید خواننده را گول بزنید و کاری کنید که او ابتدا تصور یک مساله جنایی بکند و بعد یک اتفاق ساده افتاده باشد؟ که خیلی جذابیتی نوشته نتوانسته از این راه پیدا کند.
بخش گشایش خوب از کار درآمده و مشکل کار در بخش پایانی است که خیلی جذاب و داستانی نشده.
شنیدن صدای کلید هم خود جای حرف و سئوال دارد. چگونه می شود صدای کلید را از بالکنی شنید؟ مشخص است باید فضایی بین بالکن و در باشد (یعنی یک حیاط داریم) .صدای کلید را از آن فاصله شنیدن باورپذیر نیست. صدای زبانه و باز شدن در ممکن است اما صدای کلید که بعید است. به نظر منظورتان همان حرکت زبانه و باز شدن در بوده و نه صدای کلید.
همچنین چگونه است که تا انتها از نوزاد چیزی نمی گوئید؟ حضور او چیزی نیست که به چشم نیاید مگر به خواست و اراده نویسنده؟ بچه که مهمتر از نرده و بقیه چیزهاست.

نظرات

: باسلام و عرض ادب خدمت شما استادگرانقدر. سپاس از نقد و نظر ارزشمندتان. دقیقا قصدم این بود که ابتدا خواننده به فکر یک داستان جنایی بیفتد. و این مطلب را می‌خواستم انتقال بدهم که این مرد همیشه سر قرارها دیر می‌رسیده و اینجا هم که باید همسرش را می‌رسانده بیمارستان دیر رسیده. چرا که نبود هیچ همراهی کنار زن نشان از زایمان زود هنگام دارد.

ارسال
تازه ها
نجمه جوادی

تولد

نجمه جوادی

بودن و نبودن

زهره باغستانی

امانت

زهره باغستانی

قرار عاشقی

زهره باغستانی

به نوبت

زهره باغستانی

خالی

بیشتر
پر بازدیدترین ها
ایمان نصیری

گیسوان طلایی

مهدیه باقری

ترمز

فرزانه فراهانی

جنگ

ایمان نصیری

آستین های خالی

ایمان نصیری

مصنوعی

بیشتر
دات نت نیوک فارسی