پیر هزیان گو
ـ این هم خیابان هارلی مقابل آسایشگاه می شود ۵۵ دلار
ـ چرا من را در مبدا پیاده کردید...؟!
ـ پدر جان ما دقیقا یک ربع است که در راه هستیم...
ـ شوخی می کنید ما که هنوز راهی را طی نکردیم..؟!!
ـ داری کلافه ام می کنی پیر پررو... اصلا کجا می خواهی بروی ؟
ـ می خواهم بروم دست پدرم را بگیرم تا از آسایشگاه به خانه برویم ...
ــ پیاده شو پیاده شو .. پیر هزیان گو