غفلت


غفلت
نویسنده : حسین هادوی‌نیا
امتیاز اعضاء : 0
امتیاز منتقدین : 0
برای امتیاز دادن به داستانها وارد شوید.

کالسکه خوشه های خشک را یدک می کشید. گندم ها محصول یک سال زحمت باغبان پیری بودند که پشت ارابه نشسته بود و ته سیگارهایش را پشت سرش پرت می کرد.

نظرات

ارسال
تازه ها
سید شهریار موسوی

چشم‌هایش

معظمه جهانشاهی

بزکوهی

زهره باغستانی

حیدر

محمد حسین مرادپور

بار دار

اکرم جعفرآبادی

دختری که ...

حسین مجرد

بوی عید

بیشتر
پر بازدیدترین ها
رهاسادات عابدینی

اشک های صورتی

ایمان نصیری

گیسوان طلایی

مهدیه باقری

ترمز

فرزانه فراهانی

جنگ

علیرضا امینی

راست گفتم

زینب گلستانی

داستان کوچک

بیشتر
دات نت نیوک فارسی