دستپخت پدر


دستپخت پدر
نویسنده : زهرا مؤذنی
امتیاز اعضاء : 0
امتیاز منتقدین : 0
برای امتیاز دادن به داستانها وارد شوید.

به نام خدا

متن این بود:
_خوشبختی یعنی داوطلب برای نوش جان کردن واکسن پدر پَز .
و عکسی که با دو انگشت به شیشه‌ی واکسن اشاره کرده بود .
چشمان پدر روی صفحه‌ی تلفن همراه یخ می‌بندد...!
عصای سفید را باز می‌کند و به دست دختر جوانش می‌دهد .

نظرات

ارسال
تازه ها
مهدیه باقری

افسوس

علی پاینده جهرمی

خرید در جنگ

نرگس جودکی

کولی

نرگس جودکی

قاتل عاشق

نرگس جودکی

ایثار

نرگس جودکی

ناموس

بیشتر
پر بازدیدترین ها
رهاسادات عابدینی

اشک های صورتی

ایمان نصیری

گیسوان طلایی

مهدیه باقری

ترمز

فرزانه فراهانی

جنگ

علیرضا امینی

راست گفتم

زینب گلستانی

داستان کوچک

بیشتر
دات نت نیوک فارسی