«اشتباه »


«اشتباه »
نویسنده : زهرا سائلی
امتیاز اعضاء : 0
امتیاز منتقدین : 0
برای امتیاز دادن به داستانها وارد شوید.

«کشتمش؟! نباید عجله می‌کردم. اما...اما، حق داشتم دو برابر من بود، دست خالی هم می‌توانست دخلم را بیاورد.»
خودش را رساند بالای سر سرباز مرده که عکسِ توی دستش داشت با خون خیس می‌شد.
«نباید می‌ترسیدم. فقط میخواست عکس پسرش را از جیبش دربیاورد. نباید ماشه را میچکاندم.»

نظرات

ارسال
تازه ها
مهدیه باقری

افسوس

علی پاینده جهرمی

خرید در جنگ

نرگس جودکی

کولی

نرگس جودکی

قاتل عاشق

نرگس جودکی

ایثار

بیشتر
پر بازدیدترین ها
رهاسادات عابدینی

اشک های صورتی

ایمان نصیری

گیسوان طلایی

مهدیه باقری

ترمز

فرزانه فراهانی

جنگ

علیرضا امینی

راست گفتم

زینب گلستانی

داستان کوچک

بیشتر
دات نت نیوک فارسی