آخرین فرصت
✍️ ارسال داستان جدیدچند بار گوشی پزشکی را جابهجا کرد. صدایی نیامد. یکی داد زد:(( دکتر! کمک)).ملافه را کشید روی صورت کودک. فرصتی نبود، حتی برای آخرین بوسه به صورت فرزندش.
نویسنده: مریم صفدری
شهر: تهران
تاریخ انتشار: ۱۴۰۳/۱۲/۲۹
بازدید: ۱۰۶
امتیاز داور: ۰
امتیاز کاربران: ۰ (جمع کل) | میانگین: ۰ از ۱۰ (۰ رأی)
نظرات کاربران
هنوز نظری ثبت نشده است.