سیگار نصفه را روی زمین میاندازم. خیال او همراه باد غلتزنان دور میشود....
من فقط ۱۴ سال از ش بزرگترم....چشمامو که بازکردم،چشمای بچمو دیدم که شکل خودم بود....شکلِ شکلِ خود...
« ادامه» قاب عکس را برداشت ، هرچه فکر کرد ، ح...
- مغلطه با غین و ط دستهداره. - واسه چی چتای منو میخونی؟ - خب نشستی بغلم، چشمم میافته دیگه! - ...
این روزها از ریاضی بیشتر سردرمیآورم. حساب چین و چروکهای صورت پدرم را دارم. دیروز گفته بود: "یک ف...
با یک فنجان چای نمکگیرش کرد، وقتی حبه قند در گلویش گیر افتاد....
میگفت خوابهای خوب را نگه میدارد تا همیشه در یاد آدم بمانند. از وقتی از پیرزن فالگیر، خوابگیر خری...
تفاهم نداشتیم. یکی از چیزهایی که آزارم میداد این بود که جملههایش را نیمهکاره میگذاشت. جلو دفتر ط...
پنگوئن بیحرکت نشسته و به روبهرو خیره شده بود. نگرانش شدم. تکانش که دادم، برف بارید....