-مادر؛ جنازهها قابل شناسایی نیستن! نمیدونم ای عکسی که دادی چهره کدوم شهیده ! _دستش! دستش رو نگا...
خخخدا حاااافففف.......
گلوله را در تفنگ و تفنگ را روی سرم میگذارم قلبم به شدت میتپد نفس عمیقی میکشم -رولت ماشه را می...
محتکر ماسک: جانم کرونا!...
کادر ثابت بود. لانگشات. پانزده دقیقه طول کشید تا دو مرد به کلوزآپ برسند....
«کشتمش؟! نباید عجله میکردم. اما...اما، حق داشتم دو برابر من بود، دست خالی هم میتوانست دخلم را بیاو...
- فکر میکنی کار فرماندهمون شبیه چیه؟ - خارکندنهای امام حسین تو شب عاشورا! فرمانده، آن طرفتر ...
به دفتر کارم آمدی و شدی نبض تپنده انگشتانم. مثل نقطهای به حرفحرف زندگیام معنا بخشیدی. پشت سر تو ا...
زیر چشمی نگاهش می کردم . حواسم بهش بود. الکی شیر آب را باز کردهبودم و لیوان را پرو خالی می کردم. یک...