چای روضه را که سر کشید از جا بلند شد. جیغ دخترک میخکوبش کرد. پره روسری توربافش گیر کرده بود به دایره...
معلم، برگههای طراحی دانشآموزان را روی تختهی وایت برد چسباند. با اعلام آراء محراب نفر اول اعلام ش...
فرار کن! مرد چلاقی که زور می زنه تند راه بره می گه. کاش سایه روی دیوار تونل بود. دست گنده ای گوشم رو...
دست تکان داد، برای تصویر خودش در آینه. با همان چشمان کم سو، تمام خاطراتش را سر کشید. مادر، افسانه، پ...
دخترم کلکسیون کفش داره. قدیما بهش میگفتم "بابا بیا سر و سامون بگیر پسر آقا ابراهیم پسر بدی نیست، انق...
نُه... ده... دوباره از سر شمرد، بابا گفته بود سه بار که تمام انگشتانش را بشمارد، برمیگردد، قول داده...
گفتم شوهر دارم. ولم نکرد. کشتمش....
نا نصفه تو سطل بود، خواستم کمکش کنم دیدم چراغ قرمز شد، رفتم بقیه گلها رو بفروشم....
پسرک به روبرویش خیره شده بود.مرتب آب دهانش را قورت می داد.گفت: مامان برام بستنی می خری؟ مادر زیپ کی...