صدای اذان را شنید.همین که خواست نیت کند.نگاهش بر دست قطع شده اش خیره ماند در فکر فرو رفت وزیر لب تکرار کرد: "نذر نصف ونیمه هم قبوله !" ناقوس خمپاره تبسمی بر لب هایش نشاند.
نظرات