بدقولی(اصلاح داستان سپید پوش میدان رزم)


بدقولی(اصلاح داستان سپید پوش میدان رزم)
نویسنده : فاطمه فامیل تخمه چی
امتیاز اعضاء : 16
امتیاز منتقدین : 0
برای امتیاز دادن به داستانها وارد شوید.

نُه... ده... دوباره از سر شمرد، بابا گفته بود سه بار که تمام انگشتانش را بشمارد، برمی‌گردد، قول داده بود!
شب‌ها بابا می‌آمد، توی خوابش اما...! با همان لباس سفید و لبخند گرمش.
سپهر نگاهِ انگشتانش کرد، برای بار سوم شمرد؛
هفت، هشت... مامانی! این بار انگشتامو بشمرم، عید می‌شه... کرونا میره... مریضای بابا خوب میشن... بابایی برمی‌گرده... خودش گفت... خودش قول داد!
مامان با پشت دست اشک‌هایش را پاک کرد، اولین باری بود که سپهر بدقولی پدرش را می‌دید!

نقد داستان : ممنون از اصلاحاتی که انجام داده اید اما چند کته قابل توجه اند: پیشنهاد شده بود پایان بندی عوض شود که زحمت این را کشیده اید منتها باز هم پایان قشنگ و داستانی نداریم. در نوشته اول تان به خاطر این عبارت "لباس سفیدش با همان عطر میدان رزم!" که از سادگی دور بود و به سمت شاعرانگی رفته بود خواسته بودیم تغییراتی اعمال کنید. در این یکی مستقیم حرف زده اید. "بدقولی پدرش را می دید" کمی مستقیم گویی است. شاید اگر به همان "اولین باری بود که..." قناعت کنید کافی باشد. خود نقطه چین و نوشته های قبلی گویاست که در انتها چه اتفاقی خواهد افتاد. در عین حال معمولا در داستان کوچک به خواننده اجازه دخالت در متن داده می شود. این نقطه چین همین اجازه را می دهد تا خواننده خودش آن را کامل کند.
اسم سپهر را بردارید. بگذارید داستان شکل عامی برای تمام پزشکان باشد. "پسر" یا "پسرک" کافی است. معمولا در داستان کوچک کلاسیک ایرانی شخصیت ها عام هستند. در غرب هم عموم داستان های مینیمال این چنین اند. بگذارید عام بودن شخصیت ها منجر به جهانی شدن داستان بشود.
نام داستان خیلی بهتر و جهت دار تر شده.

نظرات

فاطمه فامیل تخمه چی : سلام شبتون بخیر ممنونم از اینکه وقت می‌گذارید. واقعا سپاسگزارم از اینکه موقعیت داستان نویسی رو برای ما به وجود آوردید. و اما راجع به داستان قصد من این بود از زاویه سوم شخص داستان رو روایت کنم و اینکه داستان پسری بود که پدرش دکتر بود و در روزهای کرونا مشغول خدمت بوده و گفته بوده یک ماه دیگه میاد خونه یعنی سه تا ده روز برای کودک. اما متاسفانه نتونستم خوب پرداختش کنم. ممنونم از نکات خوبی که فرمودید. ان شاءالله اصلاح می‌کنم

: سلام و سپاس از نقد ارزشمندتون. جمله پایانی تصحیح بشه و اسم سپهر برداشته باشه، دیگه مشکلی نداره؟

ارسال
تازه ها
سیده هانیه هاشمی

انتظار

شهناز گرجی زاده

پاسدار

لیلا طاهری نژاد

زنجیر نادانی

لیلا طاهری نژاد

کادوی تولد

فرزانه فراهانی

اربا اربا

مونا سادات خضرائی

معجزه

بیشتر
پر بازدیدترین ها
ایمان نصیری

گیسوان طلایی

مهدیه باقری

ترمز

فرزانه فراهانی

جنگ

ایمان نصیری

آستین های خالی

ایمان نصیری

مصنوعی

بیشتر
دات نت نیوک فارسی