کلید
نویسنده : مهدیه باقری
امتیاز اعضاء : 9
امتیاز منتقدین : 0
برای امتیاز دادن به داستانها وارد شوید.
در را باز کرد..هیچ کس پشت د رنبود..کلید را روی در گذاشت
نقد داستان : در این داستان ما با دو وضعیت روبرو هستیم. وضعیت اول وقتی که در باز می شود و کسی پشت در نیست و وضعیت دوم وقتی که کلید پشت در گذاشته می شود. وضعیت اول شروع خوبی برای یک داستان است به خصوص نبودن کسی پشت در کمی داستان را به سمت هیجان و ترس و کنجکاوی و تعلیق می برد. مخاطب را در شرایطی قرار می دهد که مایل می شود بقیه داستان را بخواند. اما تکه آخر یا آن جملهی "کلید را روی در گذاشت" خیلی خواننده را ارضاء نمی کند. دلیل این کار گنگ است. گذاشتن کلید از تمایل به آمدن کسی می گوید. از این که صاحب خانه مایل است کسی پشت در باشد، کسی بیاید، حتی بیخبر. اما اگر به دنبال دلیل مشخصی برای این کار هستید باید بدانید داستان این دلیل را بدست نمی دهد. هر کس شاید دلیلی برای آن بتراشد. شاید تنهایی مفرط است، شاید انتظار برای فرد خاصی مانند رزمنده ای مفقودالاثر، شاید برای عضوی از خانه که گذاشته رفته، شاید برای هرکسی که باشد. البته داستان کوچک شکل کامل خود را به خواننده وامیگذارد. یعنی این خواننده است که باید داستان را بسازد. هر کدام از این ها که باشد درست خواهد بود. منتها مهم این است که داستان مورد نظر شما ضرورتاً نیست.
با این همه کنش آخر و گذاشتن کلید روی در به خاطر خاص بودن آن و نرم نبودنش کنش جالبی برای یک داستان می تواند باشد. هر کنشی که نرم های معمول را برهم بزند می تواند جالب باشد البته اگر به سمت سئوال و احساس پیش برود.
نکته دیگر در مورد فنون کوتاه و کوچک کردن داستان است. نوشته اول هرگز نوشته آخر نیست. باید همواره به ویرایش فکر کنید. به این که چگونه متن می تواند بدون از دست رفتن محتوا کوچک و کوچک تر شود. برای نمونه اگر "هیچ کس" را با کلمه "کسی" جابجا کنیم آیا محتوا تغییر خوااهد کرد؟ به نظر که خیر. پس تعویض این دو با هم یک کلمه به صرفه جویی ما کمک خواهد کرد و این اصل اول کوچک نویسی است.
ممنون از داستان تان. به امید نوشته های بیشتر شما.
: سلام..ممنونم..از این که وقت گذاشتین وداستان منو خوندین ونقدش کردین...
: سلام..ممنونم..از این که وقت گذاشتین وداستان منو خوندین ونقدش کردین...
ارسال